جستجو
-
۲تصویر
بیع نامه محمد با فاطمه و فریده عامری، ۱۳۳۲ ش
محمد عامری، فرزند غلامحسین عامری (سردار مجلل)، مزرعهای واقع در دهستان برویس کرمان را به فرزندان صغیر خود فاطمه و فریده فروخته است.
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به دخترهایش فاطمه و فریده، ۱۳۳۲ ش
شامل احوالپرسی، وضعیت تحصیلی دخترانش، و توقع از فاطمه برای درس خواندن بیشتر و گرفتن تصدیق ششم
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۱ ش
شامل احوالپرسی از همسر، مادر، و فرزندانش فریده، گلناز، غلامحسین، و فاطمه، اندک کسالت سرماخوردگی خودش، حمل گندم بذری اداره کشاورزی به نگار، درخواست ارسال نامههای رسیده و روزنامه توسط نوکر آقا میرزا محمد خان، و همچنین ارسال آرد جو جهت تغذیه گاو و اخبار کرمان؛ همراه با پاکت
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۵ ش
شامل احوالپرسی از همسر، حرکت با احمدی به راین و بازگشت مجدد به ابارق، درخواست فرستادن حسابهای ابارق، سلام رساندن به فریده، گلناز، خبردهی از اوضاع غلامحسین و فاطمه، و درخواست از غلامعباس برای بردن اسناد جواد مکانیک به ابارق و معاینه ماشینها و تراکتورها
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۸ ش
شامل احوالپرسی از خانواده، ابراز دلتنگی از دوری آنان، گیرکردن در برف و باران، توقف در ابارق و بم و سپس رفتن به وکیل آباد، تصمیم بر تقسیم اراضی وکیل آباد، تصمیم به بازگشت به کرمان و بستن قرارداد آوردن تراکتور به وکیل آباد با امین زاده و سپس بازگشت به ریگان، خوب بودن هوا در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، سالار، خانم همشیره، عزت الله، سیمین، فاطمه، فریده، و غلامحسین، دستور به حسین نصرالله جهت روانه کردن محمود شوفر به ابارق و آوردن خاک پشم و اشیایی که در لیست فرستاده، آمدن باران در بم و نرماشیر، و فرستادن اخبار جدید کرمان؛ همراه با پاکت
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فاطمه، فریده، و غلامحسین، حضور چند روزه در ابارق، سعی در رساندن آب به آنجا از طریق جوی عامریه، سلام رساندن حضور حضرت علیه خانم، بی خبری از حضور ایشان در کهنک، اطلاع رسانی در خصوص مدرسه بچهها، سلام رساندن به همشیره و سالار مظفر، ارسال انار، خرید گیوه توسط فرج الله و ارسال آن با گونیها توسط محمود، و خبر از وضع مزاجی همسرش و نظر دکتر وکیلی در این خصوص
-
۶تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر، شرح سفرش از تهران تا لندن و توقف در تل آویو و ژنو، صحبت تلفنی با فاطمه و فریده، سفر به نیومیلتون و دیدن دخترانش روز عید نوروز، بازگشت به لندن و خرید مختصر لوازم سفارشی، جای خالی همسرش و غلامحسین، احتمال بازگشت فاطمه به ایران و آمدن فریده در اول تابستان، سفر با فریده و فاطمه به اسپانیا و پاریس، ارسال گزارش امور ملکی، و سلام رساندن به برادرش، عزت الله، مسیو تیمو، هاکوپیان، سرماجیف، غلامعباس، ناصر، سالار بهزادی، و شاپور کیانیان؛ همراه با پاکت
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش گلناز و غلامحسین، ابراز دلتنگی برای همسر و فرزندانش در کرمان و درباره انجام برخی آزمایشها و معاینات پزشکی در پاریس، انجام رژیم غذایی و استفاده از آبهای معدنی جهت کبد و جهاز هاضمه، بازگشت به لندن جهت خرید برخی وسایل سفارشی و سپس بازگشت به ایران به همراه فاطمه، حرکت از لندن به تهران با توقف در ایتالیا و اتریش یا سوئیس، رسیدن نامههای همسرش به اروپا، خوب بودن هوای پاریس، گردش در شهر به اتفاق اورانوس، عباسخان، فاطمه، و فریده، رسیدن نامه غلامحسین، خرید عروسک برای گلناز، پرسیدن وضع کرمان از لحاظ جوی و ملکی، نامه نگاری با میرزا احمدخان در این خصوص، و احوالپرسی...
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
درباره رسیدن نامه و تلگراف همسر، ارسال سومین نامه از بم، تشکر از نامه محبت آمیز همسرش، رفتن از عباس آباد به بم، رسیدگی به اختلافات قناتی برادرش با سالار مظفر در وکیل آباد، حضور در بم برای حل و فصل کارهای ثبتی ملک، رفتن چند روزه به ابارق همراه با استاد غلامرضا، ابراز دلتنگی برای همسر، غلامحسین، گلناز، فریده، و فاطمه، اصرار مجدد برای آمدن خانواده به بم و استفاده از هوای خوب، خوشحالی از رسیدن نامه بچهها به زبان انگلیسی و پیشرفتشان در زبان، ارسال دو نامه از دکتر وایلد در خصوص ونوس که ناصر ترجمه کند، سلام رساندن به سیمین، عزت الله، و ناصر، گله از ناصر که تا رحمت آباد آمده به وی سر نزده است،...
-
۸تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی و درباره صحبت تلفنی روزانه با فاطمه و فریده و رزرو هتل در لندن برای آنها، تمایل نداشتن فاطمه به ماندن در انگلیس و بازگشتش به ایران، بازگشت فریده در تابستان، پرداخت هزینه ترم بعد به میس دوپلوک، خوبی هوای لندن، ارزانی و فراوانی میوه، شلوغی شهر و ساختمانهای جدید، جای خالی همسرش، آمدن آقای زرتشتی از دوستان کیانیان و منوچهر سالار بهزادی به لندن و گردش و ناهار در پارک کیوگاردن، مشکلات آقای هنری و بودنش در بیمارستان، گله از جواب ندادن همسرش به نامههای او، سفر به اسپانیا یا فرانسه پس از آمدن فریده و فاطمه، سلام رساندن به برادر، خواهر، عزت الله سالار، سیمین، آقای عدل و سالار مظفر،...